✿ ❀ رنگ هاي دنياي من ❀ ✿



قطعي تلگرام و اينستاگرام باعث شد يه سري به اينجا بزنيم به ياد گذشته.


خاطراتي که با جزيياتش نوشتم الان برام تازگي داره چرا که فقط کليات توي ذهنم مونده. 


فکر ميکنم اگر دوباره شروع کنم به خاطره نويسي سالها بعد همينقدر لااقل براي خودم جذاب باشه. 


اصلا چرا توي وبلاگ من نبايد اشاره اي شده باشه به قشنگ ترين روز زندگيم که شنيدن صداي قلب دخترکم بود.


گاهي دوست دارم اينجا رو بروزرساني کنم که چندين سال از سالهاي جوانيم توش سپري شده ولي واقعا کي مياد ديگه به اينجا سر بزنه؟ جز معدود دوستان مثل خودم احساساتي و خاطره باز که سالي دوسه بار بيايم. 


و البته که اکثرتون رو توي تلگرام و اينستا پيدا کردم :) بيايم اينجا اختيارش بيشتر دست خودمونه تا پيجاي اينستامون که وقت و بي وقت ميندازنمون بيرون مشكوكم


 


توي اين مملکت و توي اون برنامه هاي صداوسيما يعني ديگه هيچ اشتباهي وجود نداشت که اشتباه اين بنده هاي خدا اينقدر بزرگ شد؟!!!


بعد از اين همه سال که خودشون رو پير کردن توي برنامه هاي کودک براي شادي بچه ها واقعا اين حق شون نبود!


گاهي چه مردم ناسپاسي هستيم که با يک اشتباه تمام خوبي ها و برنامه هاي آموزنده شون رو از ياد برديم!



 


پ ن : هفته ي پيش اينترنت نداشتم موقعي که اخبار حمله ملت رو به عموفيتيله اي ها شنيدم خيلي ناراحت شدم! شايد اگه هفته ي پيش پست ميزدم نوشته هام تندتر از اين حرفا بود.


  مينويسم که يادم بماند اين روزها را.


شرايط سختي که مردمم با آن دست و پنجه نرم ميکنند.


خيلي ها منتظر يک اتفاق خوب. خيلي ها نااميد از سروسامان يافتن اين وضع و مايوس از کساني که روزي به آنها اميدداشتن.


بعضي پشيمان از انتخاب شان و بعضي همچنان با غرور نابجا انگشت اتهام به سوي همه دراز کرده اند


همه ولي جز صبر کاري نميکنند که نميتوانند کاري کنند و نميگذارند کاري کنند که خشک و تر را با هم ميسوزانند . چه اغتشاشگر چه معترض و منتقد.


در اين ميان بعضي دولتمردان از آب گل الود ماهي ميگيرند و بعضي با جيغ و داد و هوار و تظاهر، گويي بزک سياسي راه انداخته اند براي مردمي که ديگر به سختي باور ميکنند.بعضي هم سکوت و


مينويسم که يادم بماند آيا بعدها مردم نتيجه ي اين همه صبرشان را خواهند ديد؟ يا سالها شاهد اين اوضاع و سکوت هاي مصلحت اميز همچنان خواهيم بود.


 


پ ن: اگر فکر ميکنيد رييس جمهور کاره اي نيست توي اين مملکت پس خواهشا راي هم نديد! الانم اين حرفا رو نزنيد.


 


يا مهدي. 


 


 


 


ديروز با پدر و مادر و همسر و دخترک به قصد تشييع راهي شديم. وقتي به ايستگاه مترو رسيديم جمعيت قابل توجهي حضور داشتن ، دو قطار اومدن و رفتن و جاي يک نفر هم نبود! تصميم گرفتيم خط رو برعکس سوارشيم و همونو دور بزنيم. اينبار موفق شديم. به هر ايستگاهي ميرسيديم قيامتي بود. 


بعدا شنيدم خيلي ها جاموندن تو مترو اخر هم به مراسم نرسيدن! 


بين راه دخترک هرعکسي از سردار ميديد نشانم ميداد و ميگفت مامان آقا رو کشتن. 


و اي کاش بچه ها هرگز با اين مفاهيم اشنا نميشدن. ولي گاهي چيزي که بايد باشه با چيزي که هست فرق ميکنه. بچه ها بايد زود بزرگ بشن و خيلي چيزا رو بفهمن. 


تا برسيم حال چند نفر بهم خورد و افتادن. بعضي به من ميگفتن با بچه مواظب باش اصلا جاي شلوغ نري. 


وقتي رسيديم م بود. اصلا جاي خلوتي وجود نداشت که بريم! 


براي اينکه دخترک کلافه و زده ازين مراسم نشه ، توي جمعيت دنبال بچه دارها ميگشتم و کنارشون مي ايستادم تا با هم سن و سال خودش وقت بگذرونه. 


وقتي پيکرهاي شهدا رو اوردن حالي داشتيم که قابل وصف نبود. هرکس طوري گريه ميکرد که انگار عزيزي از خانواده ي خودش رو از دست داده.


دخترک با تعجب نگاه ميکرد و با دستکشاي کوچولوش اشکامو پاک ميکردو و ميگفت مامان چرا گريه ميکني؟ 


و من تمام اين اشک ها را تبديل به کينه از ظالمان خواهم کرد و به لطف خدا با افتخار فرزندي تربيت خواهم کرد که ادامه دهنده راه شهدا باشد. 


 


پ ن: خيلي از صفحات مهم خبري، خبر شهادت سردار رو يا پوشش ندادند، يا با يه اشاره کوچيک از کنارش رد شدند و بعد اون ده تا پست بيخود گذاشتن! 


اگر چند نفر عليه نظام چنتا شعار بدن تا مدت ها بهش پرداخته ميشه. بعد حضور ميليون ها نفر ناديده گرفته ميشه. اين است آزادي بيان!!! 


معناي ازادي بيان از حذف کردن محتوا و هشتک هاي مربوط به شهادت سردار، هم بيشتر فهميديم! 


چقدر خوبه که فرزند داشته باشي و انقدر ادم را مشغول کنه و دلگرم ، که حواست به بالارفتن سن نباشه. خبري از افسردگي پنهان روز تولد نباشه و نگران رفتن يواش يواش جواني نباشي . چرا که فرشته اي داري که باهاش دوباره داري کودکي ميکني و دوباره بزرگ ميشي و جوانيت رو در او خواهي ديد. 


خدايا چشم همه کساني رو که منتظر يه فرشته ن ، روشن کن به فرزندي سالم و صالح و عاقبت بخير و خوش قدم و خوش روزي و زيبارو و زيباخو .


 


خيلي وقته که فهميدم اول خودمون مقصريم! 


ما مردم تا درست نشيم از بالا وضعيت درست بشو نيست.


مسافرت توي اين شرايط؟ اين ديگه به دولت ربط داره؟


متاسفانه خيلي ها به اين رفتارها افتخار هم ميکنند و ميگن ما از هيچي نميترسيم! 


چقدر خوبه کمي فکر کنيم . يک درصد احتمال بديم بخاطر سفرهاي غير ضروري ما،  کسي رو مبتلا کرديم و . اينا جز حق الناسه؟ 


 پ ن:اين روزها ادبيات گفتگو در فضاي مجازي مايوس کننده ست.همچين مردمي بوديم!؟ 


در ادامه پست قبلي که در حال کشف فرصت هايي بودم که قرنطينه پيش رومون گذاشته بايد بگم تو خونه هم کار واسه انجام دادن زياد هستاااچشمك


يکي از گزينه ها خونه تي خيلي اصولي بودکه البته چون تابستون بخاطر اسباب کشي اساسي به خونه و وسايلش رسيده بودم خوب اين روزها کار زيادي نداشتم. 


گزينه بعدي کارهاي هنري بود و در کنارش آشپزي و شيريني پزي که دخترم عاشق اين کاراستدوست داشتن و تقريبا هر روز ما کيک و شيريني و پيتزا و پيراشکي و درست کرديم که قبلا هفته اي يکبار شايد فر روشن ميشد! ديديم اين سرگرمي ادامه پيدا کنه ممکنه بعد قرنطينه دچار اضافه وزن بشيم که البته اين مشکل رو با ورزش شبانگاهي روي پشت بام اپارتمان حل نموديم نكته بين( البته اگه آسمون مشهد همکاري بکنه که ماشالله خوب ميباره. ) 


اسباب بازي هاي دختري در حال افزايش هست و اين قسمت به عهده ي همسرم هست چون حوصله بازي هاي فکري رو با بچه بيشتر از من داره . 


تايمي هم جدا به تک تک افراد اختصاص پيدا ميکنه ، دختري کارتون، من گوشي و مطالعه ازاد و موسيقي، همسرم کامپيوتر و فيلم و مطالعه در حيطه کاري خودش و اخبار و اخبار بايد فكر كرد


فکر ميکنم برنامه م در روزهاي اينده هم يه خياطي حسابي باشهتبسم


پ ن: بازديدهاي اين وبلاگ تقريبا به تعداد همون چند سال پيش هست بلکه بيشتر حتي.و اين خيلي برام جالبه! 


البته فعاليت من و دوستان وبلاگي قديم در اينستا همچنان برقراره و انرژي اونجا بيشتره، ولي دوست دارم اينجا هم بروزرساني بشهخدانگهدار


.


اي دل من گرچه در اين روزگار


جامه رنگين نميپوشي به کام


باده رنگين نميبيني به جام


نقل و سبزه در ميان سفره نيست


جامت از آن مي که مي بايد تهي ست


اي دريغ از تو اگر چون گل نرقصي با نسيم


اي دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب


اي دريغ از ما اگر کامي نگيريم از بهار


گر نکوبي شيشه غم را به سنگ 


هفت رنگش ميشود هفتاد رنگ



اللهم عجل لوليک الفرج.


چقدر دلم ميگيره از ديدن تصاوير حرم خالي. 


اميدوارم روزهاي بهتري پيش رو داشته باشيم و نهايت استفاده رو ازين حبس خانگي ببريم که خوبي هايي هم داره در کنار دلگيري ها. 


لذت بردن از لحظه هامون تا حدود زيادي به خودمون هم بستگي داره. بايد فرصت ها رو کشف کنيممؤدب


با آرزوي سالي خوب گل تقديم شما


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سجاده فرش کاشان - فرش سجاده ای مسجد سلبریتی ها فروش ساعت دیواری پلی یورتانی خرید و فروش سیم کارت اتاق فرار معرفی جاذبه های گردشگری شمال کشور Doug مدرسه یادگیری